عزرائیل در می زند( طنز )
علمی-اجتماعی
یک شنبه 18 خرداد 1388برچسب:, :: 17:26 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
در می زنند وقتی در رو باز می کنم می بینم یک اسکلت بلند قد با یک شنل مشکی بلند و یک داس با دسته ی بلندتر وارد میشه .سلام می کنه . می گم : بله بفرمایید . شما کی هستید. ؟با کی کار دارید؟.میگه : من عزرائیلم دیگه . ماموریت دارم .اومدم جونتون و بگیرم.!!! "گفتم :اه ه ه ه ه زکی اینو باش می خواد منو ببره .!!!! می خوای بگی اجل من رسیده . نه بابا من اجل رو هم می خرم. . اینو باش دیگه نمیدونه که ما از اوناش نیستیم . میدونی من کیم ؟ من عزرائیلم انگار نشنیدی چی گفتم . : هر کی می خوای باش .من از تو قویترم عزرائیلی باش من از تو عزرائیل ترم و آدم کشتی من از تو بیشتر کشتم حالا تو می خوای منو بکشی . برو بابا کشکت و بساب. حالا که اینجوری شد اصلا میدونی من کیم ؟ من پست و مقام دارم من پول و ثروت دارم من خانواده و دودمان و تبار دارم من معروف و مشهورم من فرزند کی و نوه ی کیم . میدونی من چقدر قصر و کاخ و ویلا در داخل و خارج دارم می دونی چقدر ملک و املاک دارم چند تا کارخونه دارم چند تا پست و شغل دارم اونوقت تو انتظار داری من همه ی اینها رو بذارم و تنها و دست خالی باهات بیام. تازه اونم معلوم نیست می خوای منو کجا ببری؟!!!! آقا سر سختی نشون ندین بیاین بریم دیگه کار دارم بایستی برم سراغ خیلی های دیگه . شما مرده ی خوبی هستی بیا با هم بریم . برو آقا ،برو برادر یعنی می گی من با این همه ابهتم پاشم با تو بیام.؟!!برو بابا خدا روزیتو یه جای دیگه حواله کنه . برو سراغ اونایی که معلوم نیست کی و کجا به دنیا اومدن چی خوردن و چی پوشیدن یک عمر گرسنگی و تشنگی کشیدن یک عمر خر حمالی کردن. .نه کسی از بدنیا اومدنشون خبر داره نه از زندگی کردنشون و نه از مردنشون . برو سراغ فقیر فقرا. عزرائیله وقتی سنبه رو پر زور دید آروم گفت : قربان بفرمایید بریم دیگه اذیت نکنید.گفتم : نه خیر آقا . التماس نکن که نمیام. توی کما می مونم اما باهات هیچ جا نمیام . تو خود دانی. برو از 8 میلیارد (بیلیون ) جمعیت جهان ، 7 میلیاردش که گرسنه و فقیر هستند مال تو یک میلیارد ثروتمند جهان و ول کن . عجب حریصی هستی بذار ما هم خوش باشیم. برو بگذار ما ترکتازی خودمان و بکنم ولی در عوض قول می دم ما اونها رو گرسنه تر نگه می داریم تا تو بیشتر از اونها رو به جای ما هم با خودت ببری . عزرائیل گفت: جان من بیا بریم اگه نیای اونوقت دیگه کسی برای ما تره هم خرد نمی کنه وااااا . گفتم: برای این که رو تو کم کنم تو کما میمونم اما با تو یکی نمیام.تازه هزاران نفر از گردن کلفت ترین ها تا گردن ظریف ترها به عیادتم میان .تازه اگر هم بخوام بمیرم که تازه میلیونها نفر به مراسمم میان و چند روز هم به خاطر من مردم عزادار میشن.عزای عمومی هم میشه اگه یک کم دیگه همت کنم واسم کشورو تعطیل رسمی هم می کنن ..تازه هزاران نفر بخور بخور دارند خیلی ها برای همین بخور بخور میان دیگه . میدونی چقدر می خوان واسم گریه کنند و اشک بریزند تازه ممکن عده ای هم در مراسمم زیر دست و پا له بشن که خوش به حالت میشه . خدا رو خوش نمیاد.راهتو بکش برو. اگه هم خواستی پست و مقامی پول و ثروت و شهرتی ما در خدمت هستیم.!!! بیچاره عزرائیل از این استدلال قویم هنوزم در حالت بهت و شوک انگشت به دهان منتظرم مونده!!!!!!!!!

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





    درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.
    آخرین مطالب
    آرشيو وبلاگ
    پیوندهای روزانه
    پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علمی-اجتماعی و آدرس shamila.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





    نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 29
بازدید دیروز : 890
بازدید هفته : 1225
بازدید ماه : 4462
بازدید کل : 3551170
تعداد مطالب : 14893
تعداد نظرات : 281
تعداد آنلاین : 1

<>